سدنا حقیقی

سفیر دنیای خیال

سفیر دنیای خیال

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فرشته» ثبت شده است

 

می خواستند بال هایم را جدا کنند تا از آبی بی کران بر روی زمین رهایم کنند...؛

روبه فرشته ی کنارم که از میان انسان ها باز گشته بود گفتم:

می خواهم بروم و بین انسان ها عدالت را ... بخشیدن را ... و پذیرفته شدن انسان ها با بال هایشان را به یادگار بگذارم..."

حرفش لبخندم را محو کرد..،

"اگر قلبت را نشکستند و امیدت را زیر پایت نگذاشتند و در مقابل لبخندت دندان های نیششان را نثارت نکردند...آری شاید آن موقع تو موفق شده باشی"

 

•sedna•