سدنا حقیقی

سفیر دنیای خیال

سفیر دنیای خیال

سه شنبه, ۱۴ فروردين ۱۴۰۳، ۰۷:۲۰ ق.ظ

به دریا رسیده ام.موج ها در ساحل می ایستند.باد می وزد.دریا می جوشد.آفتاب می زند و ماسه ها گرم گرم هستند.همه چیز خوب است.

همه پیز جریان دارد و موج های سرد دریا...دانه های ریز ماسه را از روی پایم کنار می زدند.

لبخندی می زنم و از تابش شدید خورشید چشم هایم جمع می شود.

همه چیز خوب است.

_پیچک

  • سدنا حقیقی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی